سؤالاتی در مورد روح القدس

جواب: تصورات اشتباه بسیاری راجع به هویّت روح القدس وجود دارند. بعضی به روح القدس چون نیرویی سحر آمیز نگاه می کنند. عده ای نیز او را چون نیرویی غیر شخصی می دانند که خدا آنرا برای پیروان عیسی مسیح قرار داده است. کلام خدا راجع به هویت روح القدس چه میگوید؟ کتاب مقدس، خیلی ساده و واضح، میگوید روح القدس خداست. همچنین به ما میگوید که روح القدس دارای شخصیت است، وجودی که دارای اندیشه ، اراده و احساس است.

این حقیقت که روح القدس خداست در بخشهای مختلفی از کلام خدا (از جمله اعمال رسولان فصل 5 آیه های 3 تا 4) مشهود است. در این قسمت، جایی که حنانيا به روح القدس دروغ گفته بود، پطرس خطاب به او چنین میگوید: “به انسان دروغ نگفتی بلكه به خدا.” درواقع این آیه خیلی واضح مشخص میکند که: دروغ گفتن به روح القدس، دروغ گفتن به خداست. همچنین از آنجایی که خصوصیات و صفات خدا به روح القدس نیز اطلاق میشود، میتوانیم چنین استنباط کنیم که روح القدس خداست. برای مثال، این حقیقت که روح القدس حاضر مطلق است در مزامیر فصل 139 آیه های 7 تا 8 دیده میشود. “از حضور تو به كجا می‌توانم بگريزم؟ اگر به آسمان صعود كنم، تو در آنجا هستی؛ اگر به اعماق زمين فرو روم، تو در آنجا هستی. ” همچنین در اول قرنتیان فصل 2 آیه 10 تا 11 ما شاهد خصوصیت حاضر مطلق بودن روح القدس هستیم : “اما خدا اين امور را توسط روح خود بر ما آشكار ساخته است، زيرا روح خدا از عميق‌ترين اسرار خدا آگاهی دارد و آنها را بر ما آشكار می‌سازد. هيچكس نمی‌تواند بداند كه در باطن شخصی ديگر چه می‌گذرد، مگر خود آن شخص. به همين ترتيب، هيچكس نمی‌تواند افكار و نقشه‌های خدا را درک كند، مگر روح خدا. “

همچنین میتوانیم چنین استنباط کنیم که روح القدس در واقع یک شخصیت الهی است چون صاحب اندیشه ، احساس و اراده است. روح القدس فکرمیکند و میداند (اول قرنتیان فصل 2 آیه 10). روح القدس غمگین میشود (افسسیان فصل 4 آیه 30). روح القدس برای ما شفاعت میکند (رومیان فصل 8 آیه های 26 تا 27). روح القدس مطابق اراده اش، تصمیم میگیرد (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 7 تا 11). روح القدس سومین شخص تثلیث است. به راستی روح القدس میتواند همچون خداوند عمل کند و او همان تسلی دهنده و مشاوری است که مسیح وعدۀ آمدنش را داد ( یوحنا فصل 14 آیه 16، فصل 14 آیه 26، فصل 15 آیه 26).

جواب: پولس رسول به وضوح و قاطعانه به ما تعلیم می دهد که روح القدس را درست در لحظه ای دریافت می کنیم که عیسی مسیح را بعنوان نجات دهنده خود قبول می نماییم. اول قرنتیان فصل 12 آیه 13 به ما می گوید، “هر يک از ما عضوی از بدن مسيح می‌باشيم. بعضی از ما يهودی هستيم و بعضی غيريهودی؛ بعضی غلام هستيم و بعضی آزاد. اما روح‌القدس همۀ ما را كنار هم قرار داده و بصورت يک بدن درآورده است. درواقع ما بوسيلۀ يک روح، يعنی روح‌القدس، در بدن مسيح تعميد گرفته‌ايم و خدا به همۀ ما، از همان روح عطا كرده است”. رومیان فصل 8 آیه 9 به ما می گوید اگر کسی روح القدس را نداشته باشد، به مسیح تعلق ندارد:” البته شما چنين نيستيد. چنانچه روح خدا در وجود شما ساكن باشد، عنان زندگی‌تان در دست طبيعت تازه‌تان خواهد بود. به ياد داشته باشيد كه اگر روح مسيح در وجود كسی ساكن نباشد، او اصلاً مسيحی نيست”. افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14 به ما می آموزد که روح القدس، مُهر نجات برای همه کسانیست که ایمان می آورند: “بسبب فداكاری مسيح، همۀ شما نيز كه پيغام نجات‌بخش انجيل را شنيديد و به مسيح ايمان آورديد، بوسيلۀ روح‌القدس مُهر شديد تا مشخص شود كه متعلق به مسيح هستيد. خدا از زمانهای گذشته، وعده داده بود كه روح‌القدس را به همۀ ما مسيحيان عطا كند؛ و حضور روح‌القدس در ما، ضمانت می‌كند كه خدا هرچه وعده داده است، به ما عطا خواهد فرمود. مهر روح خدا بر ما، نمايانگر اينست كه خدا ما را باز خريد كرده و ضمانت نموده است كه ما را به حضور خود ببرد. اين نيز دليل ديگری است برای آنكه خدای شكوهمند خود را سپاس گوييم!”.

این سه قسمت از کلام خدا این حقیقت را برای ما روشن می کنند که روح القدس را درست در لحظه ای که به عیسی مسیح ایمان می آوریم، دریافت می کنیم. اگر همه ایمانداران قرنتس، روح القدس را دریافت نکرده بودند، پولس نمی توانست این رابگوید که ما همه با یک روح تعمید یافتیم و همه ما از یک روح نوشیده ایم. رومیان فصل 8 آیه 9 دلیل قوی تری عنوان می کند و می گوید که اگر کسی روح مسیح را ندارد، متعلق به او نیست. بنابراین، داشتن روح القدس نشان دهنده داشتن نجات است. بعلاوه، روح القدس نمی تواند “مُهر نجات” باشد (افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14) اگر در همان زمانی که نجات یافتیم ( یعنی لحظه ای به عیسی مسیح ایمان آوردیم) دریافت نشود. بسیاری از قسمت های کتاب مقدس به صورت خیلی واضح برای ما روشن ساخته است که “نجات” در همان لحظه ای که عیسی مسیح را به عنوان نجات دهنده قبول می کنیم، برای ما تضمین می شود.

این موضوع بحث برانگیز است، چون خدمات روح القدس اغلب باعث ابهام می شوند. ما در همان لحظه ای که نجات پیدا می کنیم، روح القدس را دریافت می کنیم و او درون ما ساکن می شود. پُر شدن از روح القدس در زندگی یک مسیحی، امری مستمر، جاری و در حال افزایش می باشد. ما قبول داریم که تعمید بوسیله روح القدس هم در لحظه نجات اتفاق می افتد، ولی برخی از مسیحیان اینگونه فکر نمی کنند. این گاهی باعث می شود که “تعمید با روح القدس” با “دریافت روح القدس” که بلافاصله بعد از لحظه نجات اتفاق می افتد، اشتباه شود.

در نتیجه، ما چطور روح القدس را دریافت می کنیم؟ با ایمان آوردن به عیسی مسیح به عنوان تنها نجات دهنده، روح القدس را دریافت می کنیم (یوحنا فصل 3 آیه های 5 تا 16). چه زمانی روح القدس را دریافت می کنیم؟ در همان لحظه ای که ایمان می آوریم، روح القدس را برای همیشه دریافت می کنیم.

جواب: تعمید با روح القدس کاری است که روح القدس در لحظه نجات، ایماندار را با مسیح و دیگر ایمانداران در بدن مسیح متحد می کند. تعمید با روح القدس توسط “یحیی تعمید دهنده” پیش گویی شد ( مرقس فصل 1 آیه 8) و همچنین توسط عیسی مسیح قبل از اینکه به آسمان صعود کند، پیش بینی شد:” يحيی شما را با آب تعميد داد ولی تا چند روز ديگر شما با روح‌القدس تعميد خواهيد يافت” (اعمال رسولان فصل 1 آیه 5). این قول در روز پنطیکاست به سرانجام رسید (اعمال رسولان فصل 2 آیه های 1 تا 4) ؛ که در آن روز برای اولین بار روح القدس درون ایمانداران ساکن شد و کلیسا آغاز شد.

اول قرنتیان فصل 12 آیه های 12 تا 13 متن محوری در مورد تعمید با روح القدس است: “بدن يكی است اما اعضای بسيار دارد. وقتی تمام اين اعضا كنار هم قرار می‌گيرند، بدن تشكيل می‌شود. «بدنِ» مسيح نيز همينطور است. هر يک از ما عضوی از بدن مسيح می‌باشيم. بعضی از ما يهودی هستيم و بعضی غيريهودی؛ بعضی غلام هستيم و بعضی آزاد. اما روح‌القدس همۀ ما را كنار هم قرار داده و بصورت يک بدن درآورده است. درواقع ما بوسيلۀ يک روح، يعنی روح‌القدس، در بدن مسيح تعميد گرفته‌ايم و خدا به همۀ ما، از همان روح عطا كرده است”. به این نکته توجه کنید که همه ما ایمانداران لحظه ای که نجات را دریافت می کنیم همزمان با آن با روح القدس نیز تعمید می شویم و این اتفاق فقط برای تعداد اندکی از ایمانداران نمی افتد بلکه برای همه ایمانداران اتفاق می افتد. اگرچه در رومیان فصل 6 آیه های 1 تا 4 دقیقا به کلمه “روح القدس” اشاره نمی کند اما جایگاه ایماندار در برابر خداوند را دقیقا با همان مفهوم و زبانی بیان می کند که در متن اول قرنتیان بیان شده است. “خوب، اكنون چه بايد كرد؟ آيا بايد به زندگی گذشته و گناه‌آلود خود ادامه دهيم تا خدا نيز لطف و بخشش بيشتری به ما نشان دهد؟ هرگز! مگر نمی‌دانيد كه وقتی به مسيح ايمان آورديم و غسل تعميد گرفتيم، جزئی از وجود پاک او شديم و با مرگ او، طبيعت گناه‌آلود ما نيز مرد؟ پس، حال، كه قدرت گناه در ما نابود شده است، چگونه می‌توانيم باز به زندگی گناه‌آلود سابق خود ادامه دهيم؟ هنگامی كه مسيح مرد، طبيعت كهنۀ ما هم كه گناه را دوست می‌داشت، با او در آبِ تعميد دفن شد؛ و زمانی كه خدای پدر با قدرت پر جلال خود، مسيح را به زندگی بازگرداند، ما نيز در آن زندگی تازه و عالی شريک شديم” (رومیان فصل 6 آیه های 1 تا 4).

نکاتی که در ادامه گفته می شود به ما کمک می کند تا درک خود را از تعمید با روح القدس تثبیت کنیم: نکته نخست، اول قرنتیان فصل 12 آیه 13 بطور واضح می گوید که همه ما با روح القدس تعمید گرفته ایم و روح القدس به همه ما داده شده است ( روح القدس در همه ما ساکن شده است). نکته دوم، در هیچ کجای کتاب مقدس گفته نشده که در روح القدس و یا با روح القدس تعمید بگیرید و یا حتی این مفهوم را هم نمی رساند که ایماندار باید در جستجو و یا خواستار تعمید با روح القدس باشد. این نشان می دهد که همه ایمانداران این تجربه را داشته اند. نکته سوم، بنظر می رسد که افسسیان فصل 4 آیه 5 به تعمید با روح القدس اشاره می کند. اگر اینطور باشد، تعمید با روح القدس برای همه ایمانداران می باشد، همانطوری که “یک ایمان” و “یک خدا” برای همه ما وجود دارد.

در نتیجه، تعمید با روح القدس، دو کار انجام میدهد، 1) ما را به بدن مسیح وصل می کند و 2) مصلوب شدن ما با عیسی مسیح را به حقیقت تبدیل می کند. در بدن مسیح بودن یعنی اینکه ما نیز با یک زندگی نو با او قیام کرده ایم (رومیان فصل 6 آیه 4). بنابراین باید از هدایای معنوی خود طوری استفاده کنیم که این بدن بطور صحیح و مرتب همانگونه که در اول قرنتیان فصل 12 آیه 13 گفته شده، کار کند. تعمید با روح القدس، همانطور که از افسسیان فصل 4 آیه 5 متوجه می شویم، باعث حفظ اتحاد در کلیسا می شود. از طریق تعمید با روح القدس، ما با مسیح می میریم، دفن می شویم و با او در یک زندگی نو که گناه در آن قدرتی ندارد، دوباره متولد می شویم ( رومیان فصل 6 آیه های 1 تا 10؛ کولسیان فصل 2 آیه 12).

جواب: آیه مهمی که برای درک عبارت “پُر شدن از روح القدس” وجود دارد، یوحنا فصل 14 آیه 16 می باشد که در آن عیسی مسیح به ایمانداران قول می دهد که روح القدس برای همیشه درون آنها ساکن شود. مهم است که بدانیم بین ساکن شدن روح القدس و پُر شدن از روح القدس تفاوت وجود دارد. سکونت دائمی روح القدس فقط برای تعدادی از ایمانداران منتخب نیست، بلکه برای همه ایمانداران است. چندین متن از کتاب مقدس این واقعیت را که روح القدس در همه ایمانداران ساکن می شود را ثابت می کند. اول، روح القدس هدیه ای است که به همه ایمانداران به عیسی مسیح بدون هیچ استثنایی داده می شود و شرطی به جز ایمان به مسیح برای آن گذاشته نشده است (یوحنا فصل 7 آیه های 37 تا 39). دوم، روح القدس در لحظه نجات، به شخص داده می شود (افسسیان فصل 1 آیه 13). غلاطیان فصل 3 آیه 2 نیز بر همین حقیقت تاکید می کند و می گوید در لحظه ایی که ایمان آورده می شود، روح در شخص ساکن شده و آن ایماندار توسط روح القدس مُهر می شود. سوم، روح القدس بطور دائمی در ایمانداران ساکن می شود. روح القدس به عنوان بیعانه برکات آینده پُر شکوه ایماندار در مسیح به او داده می شود (دوم قرنتیان فصل 1 آیه 22؛ افسسیان فصل 4 آیه 30).

ساکن شدن روح القدس، با پُر شدن از روح القدس که در افسسیان فصل 5 آیه 18 ذکر شده است، فرق می کند. ما باید کاملا تسلیم روح القدس شویم تا او بتواند ما را کاملا تسخیر کرده و به مالکیت خود درآورد، به عبارتی، ما را پُر سازد. رومیان فصل 8 آیه 9 و افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14 می گوید او درون هر ایمانداری ساکن می شود، اما می تواند غمگین هم بشود (افسسیان فصل 4 آیه 30)، و فعالیت او در ما می تواند متوقف هم بشود (اول تسالونیکیان فصل 5 آیه 19). وقتی ما اجازه چنین چیزی را می دهیم، دیگر پُر شدن از کارها و قدرت روح القدس را تجربه نخواهیم کرد و همچنین قدرت او از طریق خود را نیز تجربه نخواهیم کرد. پُر شدن از روح القدس یعنی اینکه او را آزاد بگذاریم تا تمامی قسمت های زندگی ما را پُر کند، کنترل ما را به طور کامل در دستان خود بگیرد و ما را هدایت کند. به این شرط است که قدرت او می تواند از طریق ما بکار گرفته شود و آنچه انجام می دهیم برای خداوند پُر بار و مفید باشد. پُری از روح القدس فقط در اعمال ظاهری کاربرد ندارد، بلکه در اعماق افکار ما و انگیزه اعمال ما نیز بکار خواهد رفت. مزامیر فصل 19 آیه 14 می گوید “ای خداوند، ای پناهگاه و نجات دهندۀ من، سخنان و افكارم موردپسند تو باشند.”

گناه، مانع پُر شدن از روح القدس است و اطاعت از خدا، پُرشدن از روح القدس را حفظ می کند و ادامه می دهد . افسسیان فصل 5 آیه 18 به ما فرمان می دهد که از روح القدس پُر شویم؛ اما دعا باعث نمی شود که ما از روح القدس پُر شویم. تنها اطاعت از فرمانهای خداست که به روح القدس آزادی می دهد تا درون ما کار کند. چون ما هنوز آلوده به گناه هستیم، بنابراین غیر ممکن است که در تمام مدت و همیشه پُر از روح القدس باشیم. وقتی گناه می کنیم، باید فورا آنرا به خدا اعتراف کنیم و تعهد خود را برای پُر شدن از روح القدس و هدایت از طریق او، از سر بگیریم.

جواب: مفهوم “کفر به روح القدس” در مرقس فصل 3 آیه های 22 تا 30 و متی فصل 12 آیه های 22 تا 32 آمده است. در انجیل شاهد آن هستیم که عیسی مسیح معجزه انجام داد. مردی که روح او توسط ارواح شیطانی تسخیر شده بود را نزد عیسی مسیح آوردند و او ارواح شیطانی را از وجود آن مرد بیرون کرد. او کور و لال را شفا داد. کسانی که شاهد بیرون راندن ارواح شیطانی از وجود آن مرد توسط عیسی مسیح بودند به این فکر افتادند که شاید او همان مسیح موعود باشد. گروهی از فریسیان که زمزمه مسیح موعود را در میان مردم شنیدند با سرعت این امید نوپای آمدن مسیح موعود را فرو نشاندند و گفتند:” عيسی به اين دليل می‌تواند ارواح ناپاک را از مردم بيرون كند زيرا خودش شيطان و رئيس ديوهاست” (متی فصل 12 آیه 24).

عیسی مسیح با یک بحث منطقی، نادرستی ادعای فریسیان را مبنی بر اینکه او با قدرت شیطانی ارواح شریر را بیرون می کند، ثابت کرد (متی فصل 12 آیه های 25 تا 29). سپس درباره کفر به روح القدس صحبت کرد:” اگر كسی حتی به من كفر بگويد و يا گناه ديگری مرتكب شود، امكان بخشايش او وجود دارد؛ اما بی‌حرمتی به روح‌القدس هيچگاه بخشيده نخواهد شد، نه در اين دنيا و نه در آن دنيا” (متی فصل 12 آیه های 31 تا 32).

واژه کفر به طور کلی به معنی “جسارت گستاخانه” می باشد. کفر گفتن یعنی مرتکب گناهانی مانند ناسزا گفتن به خدا و یا خوار شمردن هر آن چیزی است که به او مربوط می شود. همچنین، بدی و شرارت را به خدا نسبت دادن و یا انکار خوبی هایی که باید به او نسبت بدهیم هم، کفر محسوب می شود. این نوع خاص از کفرگویی در متی فصل 12 آیه 31 با عنوان “کفر به روح القدس” نام برده شده است. فریسیان شاهد معجرات انکار ناپذیر عیسی مسیح با قدرت روح القدس بودند، اما ادعا کردند که عیسی مسیح توسط دارای قدرت شیطانی است (متی فصل 12 آیه 24). عیسی مسیح در مرقس فصل 3 آیه 30 صراحتا می گوید که کار فریسیان، کفر به روح القدس است چراکه آنها ادعا می کنند که عیسی مسیح با قدرت شیطان آن معجزات را انجام می دهد.

گفته فریسیان به این علت کفر به روح القدس است که بجای اینکه بگویند عیسی از روح خدا پُر است، گفتند که او دارای قدرت و روح شیطانی است. این نوع بخصوص کفر نمی تواند امروزه تکرار شود. فریسیان در زمان بسیار خاصی از تاریخ قرار داشتند: آنها شریعت و پیامبران را داشتند، آنها روح القدس را داشتند که قلب آنها را بیدار می کرد، آنها پسر خدا را داشتند که درست مقابل آنها ایستاده بود و با چشمان خود معجزات او را دیدند. در طول تاریخ بشریت هرگز تا آن اندازه نور الهی به بشر نتابیده بود. اگر تنها یک گروه می بایستی عیسی مسیح را تشخیص داده و بشناسند، کسانی به جز فریسیان نبودند. اما آنها گستاخی را انتخاب کردند. آنها با وجود اینکه حقیقت را می دانستند و مدرک برای دانستن آن حقیقت نیز جلوی چشمان آنها بود، اما کارها و معجزات روح القدس را به روح شیطانی نسبت دادند. عیسی مسیح اعلام نمود که نابینایی عمدی آنها غیرقابل بخشش است. این کفر به روح القدس، نپذیرفتن شکوه و جلال خداوند برای بار آخر بود. آنها مسیر خود را انتخاب کردند و خداوند نیز مانع حرکت آنها به سمت نابودی نشد.

عیسی مسیح به مردم گفت: ” اما بی‌حرمتی به روح‌القدس هيچگاه بخشيده نخواهد شد، نه در اين دنيا و نه در آن دنيا” (متی فصل 12 آیه 32). اینگونه هم می توان گفت که گناه آنها هرگز چه در این دنیا چه در آن دنیا بخشیده نخواهد شد. همانطور که در مرقس فصل 3 آیه 29 می خوانیم:” اگر كسی به روح‌القدس كفر گويد، خدا هرگز او را نخواهد بخشيد و بار اين گناه تا ابد بر دوش او خواهد ماند”.

نتیجه رد کردن عیسی مسیح توسط فریسیان ( و همچنین رد شدن فریسیان توسط خدا) بلافاصله در فصل بعدی دیده می شود. عیسی مسیح برای اولین بار “چیزهای زیادی در قالب داستان به آنها گفت” (متی فصل 13 آیه 3؛ مرقس فصل 4 آیه 2). شاگردان از اینکه عیسی مسیح روش آموزشی خود را تغییر داده بود، گیج شده بودند و عیسی مسیح دلیل استفاده از داستان ها را اینگونه بیان کرد:” قدرت درک اسرار ملكوت خدا فقط به شما عطا شده، و به ديگران چنين دركی بخشيده نشده است. … به همين دليل است كه من اين حكايتها را می‌گويم تا مردم بشنوند و ببينند ولی نفهمند” (متی فصل 13 آیه های 11 و 13). عیسی مسیح حقیقت را از آن پس، در لفافه و از طریق داستان ها و حکایات بیان می کرد و دلیل آن، انکار و تکذیب او توسط رهبران دینی یهود بود.

باز هم تکرار می کنیم که علیرغم تلاش برخی از مردم، کفر به روح القدس امروزه نمی تواند تکرار شود. عیسی مسیح دیگر روی زمین نیست، او بر دست راست خداوند در آسمان تکیه زده است. به همین دلیل کسی نمی تواند شخصا معجزه عیسی مسیح را امروزه ببیند تا قدرت شیطانی را به جای قدرت روح القدس به او نسبت دهد.

گناه نابخشودنی امروزه این است که به بی ایمانی ادامه دهیم. روح القدس امروز همه غیر ایمانداران را متوجه گناه کار بودنشان می کند (یوحنا فصل 16 آیه 8). مقاومت نشان دادن در برابر این هشدار و بی ایمان ماندن و توبه نکردن “کفر به روح القدس” است. برای کسی که هشدار، تشویق و اصرار روح القدس برای ایمان به عیسی مسیح را نادیده می گیرد، چه در زمان حال و چه در آینده، بخششی وجود ندارد. عشق خداوند امروز برای ما کاملا مشهود و آشکار است:” زيرا خدا بقدری مردم جهان را دوست دارد كه يگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر كه به او ايمان آورد، هلاک نشود بلكه زندگی جاويد بيابد” (یوحنا فصل 3 آیه 16). و انتخاب نیز روشن و واضح است:” خدا كسانی را كه به فرزند او ايمان آورند، نجات می‌دهد و زندگی جاويد نصيبشان می‌سازد. ولی كسانی كه به او ايمان نياورند و از او اطاعت نكنند، هرگز بحضور خدا راه نخواهند يافت، بلكه گرفتار خشم او خواهند شد” (یوحنا فصل 3 آیه 36).

جواب: فرمول اسرار آمیزی برای تشخیص و شناسایی هدایای معنوی وجود ندارد. روح القدس هدایای معنوی را به صلاح دید خود به ایمانداران می بخشد (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 7 تا 11). یکی از مشکلات رایج در بین مسیحیان این است که ممکن است چنان درگیر هدایای معنوی خود بشویم که فقط خداوند را در محدوده هدایای معنوی که فکر می کنیم به ما اعطا شده است، خدمت کنیم. خداوند ما را فراخوانده تا مطیعانه او را در همه زمینه ها خدمت کنیم. او ما را به هر نوع هدیه و یا هدایای معنوی که برای انجام برنامه های او توسط ما مورد نیاز است، مجهز می کند.

شناختن و تشخیص هدایای معنوی ما بوسیله چندین روش امکان پذیر است. تست ها و پرسشنامه هایی که برای تشخیص هدایای معنوی وجود دارند، اگرچه نمی توان به طور کامل به آنها تکیه کرد، اما قطعا می توانند به ما کمک کنند تا بدانیم که هدایای معنوی ما چه چیزهایی می توانند باشند. تایید دیگران نیز می تواند روشی برای تشخیص هدایای معنوی ما باشد. وقتی دیگران خدمت کردن ما را به خداوند می بینند، در اکثر موارد متوجه وجود هدایای معنوی در ما می شوند که ما توجهی به آنها نداریم و یا نمی توانیم آنها را تشخیص دهیم. البته دعا کردن نیز مهم است. تنها روح القدس می داند که دقیقا دارای چه نوع هدایای معنوی می باشیم برای اینکه او خودش آنها را به ما داده است. ما می توانی از خدا درخواست کنیم تا هدایای معنوی ما را به ما نشان دهد تا بهتر بتوانیم برای جلال دادن شکوه و عظمت او از آن هدایا استفاده کنیم.

بله، خدا برخی را فرا خوانده تا معلم باشند، بنابراین هدیه تعلیم دادن را به آنها می دهد. خدا برخی را فراخوانده تا خدمت کنند، بنابراین هدیه کمک کردن را به آنها می دهد. حتی اگر بدانیم که چه هدایای معنوی ای به ما داده شده است اما باز هم ما را از خدمت کردن به خدا در محدوده خارج از هدایای معنوی خویش، معاف نمی کند. آیا دانستن و تشخیص هدایای معنوی مفید و سودمند است؟ البته که هست. آیا تمرکز بیش از اندازه بر روی هدایای معنوی خود که باعث از دست دادن دیگر فرصتها برای خدمت کردن به خداوند می شوند، اشتباه است؟ بله. اگر فراخوانده شده باشیم تا خداوند برای انجام کاری از ما استفاده نماید، او خودش ما را به هدایای معنوی ای که برای انجام آن کار یا کارها لازم داریم، مجهز می کند.

جواب: در ابتدا، باید بدانیم معنی این سوال این نیست که آیا خدا هنوز هم معجزه می کند یا نه. این که بگوییم خدا امروزه مردم را شفا نمی دهد، با مردم حرف نمی زند، و آیات و معجزات انجام نمی دهد، ادعایی احمقانه و خلاف کتاب مقدس است. سوال این است که آیا هدایای معجزه آسا چنانکه در 1 قرنتیان فصل های 12 و 14توضیح داده شده است، هنوز در کلیسا فعال است. در ضمن معنی این سوال این نیست که آیا روح القدس می تواند به کسی هدایای معجزه آسا بدهد یا نه. سوال این است که آیا روح القدس امروزه هدایای معجزه آسا را به مردم می دهد یا نه. بالا تر از همه چیز، ما کاملا می دانیم که روح القدس می تواند آزادانه بر حسب اراده خود هدایا را اعطا کند (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 7 تا 11).

در کتاب اعمال رسولان و دیگر رساله های عهد جدید، بیشتر معجزات بوسیله شاگردان مسیح و نزدیکان آنها انجام شده است. پولس رسول دلیل آن را به این صورت بیان می کند که: “زمانی كه با شما بودم و با صبر و شكيبايی، خدا را خدمت می‌كردم، او توسط من معجزات و كارهای شگفت‌آور بسياری در ميان شما انجام داد. همين معجزات، دليل و گواه هستند بر اينكه من رسول و فرستادۀ خدا می‌باشم” (دوم قرنتیان فصل 12 آیه 12). اگر هر ایمانداری می توانست معجزات و کارهای خارق العاده انجام دهد، دیگر راهی برای تشخیص نشانه های یک رسول باقی نمی ماند. اعمال رسولان فصل 2 آیه 22 به ما می گوید که عیسی نیز از جانب خدا این قدرت را پیدا کرد تا معجزات و کارهای خارق العاده انجام دهد. به همین شکل، رسولان نیز به عنوان پیام آوران و فرستادگان واقعی توسط خدا، قدرت معجزه پیدا کرده بودند تا این قدرت نشانه ای برای تشخیص صحت و واقعی بودن آنها باشد. اعمال رسولان فصل 14 آیه 3 این مطلب را اینگونه توضیح می دهد که به پولس و برنابا، قدرت معجزه داده شد تا واقعی بودن آنها تشخیص داده شود و از این راه بتوانند صحت و درستی پیام انجیل را اثبات کنند.

فصل های 12و14 کتاب اول قرنتیان در مورد هدایای روح القدس صحبت می کنند. از محتوای این فصل ها به نظر می آید که به ایمانداران معمولی نیز بعضی اوقات هدایای معجزه آسا داده می شد(فصل 12 آیه های 8 تا 10 و آیه های 28 تا 30) ، البته عنوان نشده که این اتفاق تا چه اندازه معمول و رایج بوده است. از آنچه در بالا یاد گرفتیم، متوجه شدیم که اعطای هدایای انجام معجزه و کارهای خارق العاده به رسولان، نشانه ای برای تایید صحت و واقعی بودن آنها بود. اینطور به نظر می رسد که اعطای این هدایا به مسیحیان معمولی امری استثنایی بوده و یک رسم و قانون نبوده است. بجز رسولان و نزدیکان آنها، در هیچ جای عهد جدید درباره انجام معجزات توسط اشخاص عادی حرفی زده نشده است.

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که کلیسای اولیه همه کتاب مقدس را آنطور که ما داریم، در اختیار نداشت (دوم تیموتائوس فصل 3 آیه های 16 تا 17). بنابراین، هدایای پیش گویی، علم، حکمت، و غیره برای آنها لازم بود تا بدانند که خدا انجام چه کاری را از آنها می خواهد. هدیه پیشگویی، ایمانداران را قادر می نمود تا حقایق جدیدتری از خدا را بشناسند. اما امروز کتاب مقدس از خدا کاملا رونمایی کرده است، دیگر نیازی به این گونه هدایای برای شناخت و رونمایی از خدا نیست، لااقل نه به شدت و اندازه ای که در عهد جدید بود.

خدا هر روزه مردم را به صور معجزه آسا شفا می دهد. خدا امروز نیز معجزات و کارهای خارق العاده انجام می دهد و حتی گاهی اوقات آن کارها را از طریق یک مسیحی انجام می دهد. اما این چیزها الزاما “هدیه معجزه” نیستند. هدف اصلی از اعطای “هدیه معجزه” در کلیسای اولیه آن بود که صحت و درستی پیام انجیل تایید شود و همچنین ثابت شود که رسولان واقعا فرستاده و پیام آور خدا بودند. کتاب مقدس مستقیما نمی گوید که اعطای این هدایا پایان یافته است، اما این نکته را برای ما روشن ساخته که چرا ممکن است اعطای این هدایا به اندازه ای که در زمان عهد جدید (کلیسای اولیه) بود، اتفاق نیفتد.

جواب: اولین رویداد سخن گفتن به زبان ها در روز پنطیکاست بوقوع پیوست که در کتاب اعمال رسولان فصل 2 آیه های 1 تا 4 بیان شده است. رسولان به میان مردم رفته و خبر خوش انجیل را به زبان خود آنها با آنان در میان گذاشتد. “ما می‌شنويم كه اين اشخاص به زبان خود ما از اعمال عجيب خدا سخن می‌گويند” (اعمال رسولان فصل 2 آیه 11). ترجمۀ یونانی و تحت اللفظی “زبانها ” به معنی گویش های مختلف می باشد. بنابراین هدیه سخن گفتن به زبانها یعنی صحبت کردن به زبانی که شخص آن زبان را بلد نیست، و به جهت خدمت به کسانی که آن زبان را صحبت می کنند، عطا شده است. در اول قرنتیان فصل های 12 تا 14، پولس درباره هدایای معجزه آسا، چنین می گوید: “ای برادران عزيز، حتی اگر خود من نزد شما بيايم و با شما به زبانها سخن گويم، چه نفعی به شما خواهم رساند؟ اما اگر بيايم و حقايق عميق كلام خدا را برايتان بيان كنم، و يا آنچه را كه او بر من آشكار ساخته و آنچه را كه آموخته‌ام بازگو نمايم، و يا پيغامی از جانب او برايتان بياورم، در اينصورت به شما نفع رسانده‌ام” (اول قرنتیان فصل 14 آیه 6). طبق نظر پولس رسول و مطابق با آنگونه که اعمال رسولان “زبانها” را توصیف می کند، تکلم به زبانها، زمانی با ارزش است که شخص پیغام خدا را به زبان خود بشنود. در غیر اینصورت، بی فایده است و باید ترجمه و تفسیر شود.

کسی که هدیه ترجمه زبانها را داشت (اول قرنتیان فصل 12 آیه 30)، حتی اگر نمی دانست که گوینده با چه زبانی صحبت می کرد، می توانست بفهمد که او چه می گوید. و در نتیجه پیغام گفته شده را برای سایرین بازگو میکرد تا آنها نیز پیغام را درک نمایند. اگر كسی هدیه سخن گفتن به زبانها را دارد، بايد دعا كند تا خدا به او عطای ترجمۀ اين زبانها را نيز بدهد.” (اول قرنتیان فصل 14 آیه 13). برخورد پولس در رابطه با زبان هایی که ترجمه نمی شد خیلی جدی بود: “اما وقتی با ديگران خدا را عبادت می‌كنم، ترجيح می‌دهم پنج كلمه به زبانی سخن بگويم كه همه بفهمند و استفاده كنند، تا اينكه هزاران كلمه به زبانهای غير تكلم كنم كه كسی نمی‌فهمد.” (اول قرنتیان فصل 14 آیه 19)

آیا خدا امروز نیز هدیه سخن گفتن به زبان ها را عطا می کند؟ اول قرنتیان فصل 13 آیه 8 به پایان یافتن اعطای این هدیه معنوی اشاره میکند، اگر چه، این پایان یافتن را با عنوان “كامل شدن” مرتبط می سازد (اول قرنتیان فصل 13 آیه 10). بعضی ها به تفاوت گرامری بین افعال “در حال پایان یافتن” و “پایان یافته” اشاره می کنند و از آن به عنوان نشانه ای یاد می کنند که پایان یافتن این هدیه با “کامل شدن” همزمان است. ولی بهر حال این موضع بطور دقیق در متن، مشخص نشده است. بعضی ها نیز به متونی چون اشعیا فصل 28 آیه 11 و یوئیل فصل 2 آیه های 28 تا 29 اشاره کرده معتقدند که سخن گفتن به زبانها نشانه و گواه آمدن داوری خداوند است. اول قرنتیان فصل 14 آیه 22 سخن گفتن به زبانها را نشانه ای برای بی ایمانان، توصیف میکند. مطابق این بحث، هدیه سخن گفتن به زبانها چون هشداری به یهودیان بود مبنی بر اینکه خدا بزودی آنها را به دلیل نپذیرفتن عیسی مسیح، داوری خواهد نمود. بنابراین وقتی خداوند حقیقتاً اسراییل را داوری (تخریب اورشلیم بوسیله رومی ها در سال 70 میلادی) نمود، دیگر هدیه سخن گفتن به زبان ها لازم نبود چون هدف و مقصود آن به انجام رسیده بود. شاید این دیدگاه درست باشد اما با این وجود به وقوع رسیدن هدف اولیه، لزوماً نمی تواند به منزلۀ پایان آن باشد. کتاب مقدس بطور قطعی نمی گوید که هدیه سخن گفتن به زبانها به پایان رسیده است.

در ضمن، اگر هدیه سخن گفتن به زبانها در کلیسای امروزی فعال بود، باید مطابق با معیار کلام خدا به انجام میرسید. باید با زبانی حقیقی و قابل فهم بیان شود (اول قرنتیان فصل 14 آیه 10). هدف آن باید انتقال کلام خدا به شخصی که به زبان متفاوتی صحبت میکند، باشد (اعمال فصل 2 آیه های 6 تا 12). باید با دستورالعملی که خدا توسط پولس رسول فرمود، مطابقت داشته باشد. “اگر كسانی می‌خواهند به زبانهای غير حرف بزنند، تعدادشان نبايد بيش از دو يا سه نفر باشد، آن هم به نوبت. يک نفر نيز بايد اين زبانها را ترجمه كند. اما اگر كسی نباشد كه ترجمه كند، ايشان بايد در سكوت با خود و با خدا به زبانهای غير سخن گويند، نه در حضور همه و با صدای بلند.” (اول قرنتیان فصل 14 فصل های 27 تا 28). همچنین باید با اول قرنتیان فصل 14 آیه 33 نیز مطابقت کند: “خدا هرج و مرج را دوست ندارد، بلكه هماهنگی و نظم و ترتيب را”.

بطور قطع، خدا میتواند توانایی سخن گفتن به زبانهای دیگر را بدهد، تا ما بتوانیم با اشخاص دیگر به زبان خود آنها ارتباط بر قرار کنیم. اما “اما تمام اين عطايا از جانب يک روح، يعنی همان روح‌القدس است، و اوست كه تصميم می‌گيرد به هركس چه عطايی ببخشد” (اول قرنتیان فصل 12 آیه 11). تصور کنید، اگر بشارت دهندگان برای یادگیری زبان، نیازی به گذراندن دوره های زبان نداشتند و در لحظه، قدرت سخن گفتن با مردم به زبان بومی آنها را پیدا می کردند، در این صورت چگونه و با چه سرعتی خدمات بشارتی گسترش پیدا می کرد. با این وجود، خداوند این را برای کلیسای امروز نمی خواهد. با وجود اینکه سخن گفتن به زبان ها بسیار مفید می باشد اما بنظر می رسد که این هدیه مانند آنچه در کلیسای اولیه بود، وجود نخواهد داشت. اکثر ایماندارانی که امروزه ادعا میکنند، هدیه سخن گفتن به زبان را دارند در واقع با آیه هایی که در بالا ذکر شد اختلاف نظر دارند. این حقایق نشان می دهند که هدیه سخن گفتن به زبان ها پایان یافته و یا اینکه بصورت بسیار نادر در کلیسای امروزی رخ میدهد.

جواب: رومیان فصل 12 آیه های 3 تا 8 و اول قرنتیان فصل ۱۲ این مطلب را برای ما روشن می سازد که به هر مسیحی، بنا به انتخاب خداوند، هدیه ای معنوی داده می شود. هدایای معنوی برای تهذیب و رشد معنوی بدن مسیح (کلیسا) داده می شوند ( اول قرنتیان فصل 12 آیه 7، فصل 14 آیه 12 ). زمان اعطای این هدایا به طور دقیق ذکر نشده است. غالبا بر این باور هستند که هدایای معنوی در زمان تولد معنوی (لحظه نجات) داده می شود. با این حال، برخی از آیات به ما می گویند که ممکن است خداوند این هدایا را بعدتر نیز اعطا کند. هم اول تیموتائوس فصل 4 آیه 14 و هم دوم تیموتائوس فصل 1 آیه 6 اشاره به هدیه‌ای می کنند که تیموتائوس در زمانی که کشیشان برای منتسب کردن او دست بر سر او گذاشتند، دریافت می کند. این احتمالا نشان دهنده این نکته است که یکی از کشیشان در مراسم انتساب تیموتائوس به مقام کشیشی درباره هدیه معنوی ای صحبت می کند که تیموتائوس را قادر خواهد ساخت تا خدمات در پیش روی خود را انجام دهد.

به ما همچنین در اول قرنتیان فصل 12 آیه های 28 تا 31 و در دوم قرنتیان فصل 14 آیه های 12 تا 13 گفته شده است که خداوند (و نه ما) هدایا را انتخاب می کند. این متن ها همچنین نشان می دهند که هر کسی، یک هدیه خاص ندارد. پولس به ایمانداران قرنتس می‌گوید که اگر آن‌ها مشتاقانه طالب دریافت هدایای معنوی هستند، باید طالب بهترین آنها باشند، مانند هدیه نبوت (پیش گویی کلام خدا برای رشد یکدیگر).حال اگر آنچه که باید به آنها داده می‌شد از پیش داده شده بود، چرا پولس به آنها می‌گوید که مشتاقانه طالب هدایای “بزرگتری” باشند؟ و آیا دیگر فرصتی برای دریافت این هدایای بزرگتر وجود نداشت؟ این ممکن است به این باور منجر شود که همچون سلیمان که از خدا حکمت طلب کرد تا بتواند حاکم خوبی برای مردم خدا باشد، خدا به ما آن هدایایی را عطا می‌کند که ما برای کلیسا او مفید تر باشیم.

با توجه به همه این گفته ها باز هم تاکید می کنیم که این هدایا بر مبنای انتخاب خداوند، نه انتخاب ما، توزیع می شوند. اگر هر ایمان دار قرنتس، مشتاقانه خواهان یک هدیه همانند نبوّت کردن بود، خداوند آن هدیه را به آنها صرفاً چون بسیار خواهان آن بودند نمی داد، اگر او این کار را می کرد، پس چه کسی‌ در دیگر قسمتها کلیسا خدمت می کرد؟

یک چیز کاملا روشن است، وقتی خدا فرمان انجام کاری را می دهد، توانایی انجام آن را نیز می دهد. اگر خدا برای انجام کاری (مانند شهادت دادن، عشق ورزیدن به دوست نداشتنی ها، شاگرد سازی ملت ها، و غیره) ما را فرا خوانده باشد، او ما را قادر به انجام آن می سازد. ممکن است به برخی از ایمانداران، هدیه بشارت (رساندن پیام انجیل به دیگران) داده نشود، اما خدا همه مسیحیان را به بشارت دادن و شاگرد سازی فرمان می‌دهد (متی فصل 28 آیه های 18 تا 20؛ اعمال رسولان فصل 1 آیه 8). همه ما، بدون توجه به اینکه آیا “هدیه بشارت دادن” را داشته باشیم یا نه، فراخوانده شده ایم تا بشارت دهیم. یک مسیحی مصمم، که برای یادگیری کلام و توسعه مهارت خود در تعلیم دادن، تلاش میکند ممکن است از کسی که هدیه معنوی “آموزش دادن” را دارد، اما آن را نادیده می گیرد، معلم بهتری شود.

آیا وقتی‌ که ما مسیح را دریافت می‌کنیم، هدایای معنوی به ما داده می شوند؟ و یا در هنگامی که مسیر ایمانی خود را در عیسی مسیح طی می کنیم، بوجود می آیند و پرورش می یابند؟ پاسخ هر دو مورد است. به طور معمول، هدایای معنوی در هنگام نجات داده می شود، ولی باید در هنگام مراحل رشد معنوی نیز پرورش یابند و رشد کنند. آیا ممکن است یک خواسته شما توسعه یافته و به هدیه معنوی تبدیل شود؟ آیا می‌توانید خواهان هدیه معنوی خاصی باشید؟ به نظر می‌رسد که اول قرنتیان فصل 12 آیه 31 می گوید که امکان پذیر است: ” پس تا آنجا كه می‌توانيد، بكوشيد كه بهترين عطايا را دريافت كنيد”. شما می‌توانید خواهان یک هدیه معنوی از خدا باشید و بعد از آن با اشتیاق و حرارت به دنبال توسعه آن بخش باشید. در عین حال، اگر اراده خدا بر آن نباشد، فارغ از اینکه تا چه اندازه خواهان آن باشید، آن هدیه معنوی خاص به شما داده نمی‌شود. خداوند حکیم مطلق است و می‌داند که از طریق کدام هدیه، ما برای پادشاهی او پربارتر خواهیم بود.

مهم نیست که چقدر به ما از یک هدیه و یا دیگر هدایا داده شده باشد، مهم اینست که ما برای رشد دادن مواردی که در فهرست هدایای معنوی ذکر شده است، فرا خوانده شده ایم : برای مهمان نوازی، بخشندگی، خدمت به یکدیگر ، بشارت و غیره. همچنان که از روی عشقی‌ که به خدا داریم، جستجو گر او هستیم و او را خدمت می کنیم، و برای جلال او به تهذیب و تقویت دیگران می پردازیم، او نام خود را جلال خواهد داد، کلیسا خود را گسترش می دهد، و به ما پاداش خواهد داد (اول قرنتیان فصل 3 آیه های 5 تا 8، فصل 12 آیه 31، فصل 14 آیه 1). خدا وعده داده است که اگر شادی خود را در او جستجو کنیم، او خواسته های قلب ما را برآورده می کند (مزامیر فصل 37 آیه های 4 تا 5). این قطعا شامل آماده کردن ما برای خدمت به او در راهی است که هدف و رضایتمندی را نیز برای ما به ارمغان خواهد آورد.

جواب: در حالیکه بخشی از وظایف و کار های روح القدس در زندگی ما این است که ما را نسبت به گناه آگاه سازد، به ما آرامش دهد، قدرت و توانایی به ما دهد. اما کتاب مقدس از ما نخواسته که رابطه خود با روح القدس را بر اساس آنچه احساس می کنیم ، برقرار سازیم. هر کسی که دوباره در مسیح متولد می شود، روح القدس درون او ساکن می شود. عیسی به ما گفت که زمانی که تسلی دهنده بیاید او با ما و در ما خواهد بود. ” و من از «پدرم» درخواست خواهم كرد تا پشتيبان و تسلی‌بخش ديگری به شما عطا نمايد كه هميشه با شما بماند. اين پشتيبان و تسلی‌بخش همان روح القدس است كه شما را با تمام حقايق آشنا خواهد كرد. مردم دنيا به او دسترسی ندارند، چون نه در جستجوی او هستند و نه او را می‌شناسند. ولی شما در جستجوی او هستيد و او را می‌شناسيد، چون او هميشه با شماست و در وجودتان خواهد بود” (یوحنا فصل 14 آیه های 16 تا 17 ). به عبارت دیگر، عیسی مسیح کسی مثل خودش را فرستاد تا با ما و در ما باشد.

ما می دانیم که روح القدس با ما است به دلیل اینکه کلام خدا این را به ما می گوید. روح القدس درون هر ایماندار دوباره متولد شده، حضور دارد ولی تفاوت آشکار این است که هر ایمانداری توسط روح القدس کنترل نمی شود. هنگامی که ما زندگی دنیوی و جسمانی را دنبال می کنیم ، با وجود اینکه روح القدس درون ما ساکن است اما زیر نظر و هدایت او نیستیم. پولس رسول در مورد این حقیقت نظر می دهد و با استفاده از یک مثال به ما کمک می کند تا این مطلب را بهتر درک کنیم” از مستی بپرهيزيد زيرا مستی انسان را به راه‌های زشت می‌كشاند. در عوض از روح خدا پر شويد” (افسسیان فصل 5 آیه 18). بسیاری از مردم این آیه را می خوانند و اینگونه تفسیر می‌کنند که پولس رسول بر ضد شراب سخن گفته است. در حالی‌ که مفهوم این متن ، چالش ها و درگیریهای ایماندارانی می باشد که روح القدس در آنان ساکن است. بنابراین، چیزی بیشتر از یک هشدار در مورد نوشیدن بیش از حد شراب است.

هنگامی که مردم بیش از حد شراب می نوشند و مست می شوند، رفتارهای خاصی را نشان می دهند: دست و پا چلفتی می شوند، بریده بریده حرف می زنند و در قضاوت و تصمیم گیری خود دچار اختلال می شوند. پولس رسول اینجا مقایسه‌ای را بیان می‌کند؛ همانطور که رفتار یک آدم مست مشخصه های خاصی دارد، رفتار یک انسان تحت کنترل روح القدس است نیز مشخصه های خاصی دارد. در غلاطیان فصل 5 آیه های 22 تا 24 در مورد میوه (ثمره) روح القدس می خوانیم. این میوه روح القدس است، که توسط ایمان دار دوباره متولد شده که تحت کنترل روح القدس می باشد، به نمایش گذاشته می شود.

زمان فعل در افسسیان فصل 5 آیه 18 نشان می دهد ” پُر شدن” از روح القدس یک فرایند مستمر است. از آنجا که این مثال یک نصیحت و سفارش است ، اما این مطلب را می رساند که امکان پُر نشدن و یا کنترل نشدن توسط روح القدس نیز وجود دارد. بقیه افسسیان فصل ۵ ویژگی های ایماندار از روح القدس پُر شده را به ما نشان می دهد.” با يكديگر دربارۀ خداوند گفتگو كنيد و سرودهای پرستشی و مزامير برای يكديگر بخوانيد. با هم سرودهای روحانی بخوانيد و در دل خود برای خداوند آهنگ بسازيد و بسراييد، و همواره برای همه چيز، خدای پدر را به نام خداوند ما عيسی مسيح شكر كنيد. به احترام مسيح، مطيع يكديگر باشيد ” ( افسسیان فصل 5 آیه های 19 تا 21 ).

دلیل پُر بودن ما از روح القدس این نیست که ما احساس می کنیم که از او پُر هستیم بلکه این پُر بودن از روح القدس یک امتیاز و ثروت برای مسیحیان است. پربودن و یا هدایت توسط روح القدس نتیجه فرمانبرداری از خداوند است. این یک هدیه از فیض خداوند است و نه یک احساس عاطفی. احساسات قادر هستند ما را فریب دهند و این کار را خواهند کرد، و ما می توانیم کار خود را به جنون احساسی بکشانیم، که کاملا جسمی باشد و از جانب روح القدس نباشد.” از اينرو، به شما توصيه می‌كنم كه از اوامر روح خدا پيروی كنيد؛ او به شما خواهد آموخت كه چه بكنيد و كجا برويد. دراينصورت ديگر بردۀ اميال نفس سركش خود نخواهيد بود. … اگر اكنون با قدرت روح خدا زندگی می‌كنيم، لازم است كه هدايت او را در تمام قسمت‌های زندگی خود بپذيريم ” (غلاطیان فصل 5 آیه های 16 و 25).

با وجود این توضیحات، نمی توانیم انکار کنیم که گاهی اوقات غرق در حضور و قدرت روح القدس می شویم و این یک تجربه احساسی می باشد. وقتی که اتفاق می افتد، هیچ شادی دیگری شبیه آن نیست. داوود پادشاه زمانی که آنها صندوق عهد را به اورشلیم آوردند ” با تمام توان خود رقصید” (دوم سموئیل فصل 6 آیه 14 ). تجربه ی شادی در روح القدس درک این واقعیت است که ما به عنوان فرزندان خداوند توسط لطف و موهبت او برکت یافته ایم. بنابراین، قطعا، کارهای روح القدس می تواند احساسات و عواطف ما را به همراه داشته باشد. درعین حال، ما نمی‌توانیم بگوییم که قطعا روح القدس را درون خود داریم برای اینکه احساس ما این را به ما می گوید.

جواب: بحث فیلیوک مسأله ای مورد مناقشه در کلیسا در رابطه با روح القدس بوده، و هنوز هم است. “سوال این است: روح القدس از طرف چه کسی فرستاده شده است، ازطرف پدر، و یا از طرف پدر و پسر هر دو؟ ” کلمه ی فیلیوک در لاتین به معنای “و از پسر” می باشد. که به “بحث فیلیوک” اشاره دارد چرا که عبارت “از پسر” به اعتقادنامه نیقیه اضافه شد، به این نشان که روح القدس از پدر “و از پسر” سرچشمه می گیرد. بحث و اختلاف نظر بسیار زیادی در مورد این موضوع وجود داشت که در نهایت در سال۱۰۵۴ میلادی به جدایی میان کلیساهای کاتولیک رومی و ارتدوکس شرقی منجر شد. دو کلیسا هنوز در مورد بحث فیلیوک اختلاف نظر دارند.

یوحنا فصل 14 آیه 26 به ما می‌گوید ” ولی وقتی پدر «تسلی‌بخش» را به جای من فرستاد، منظورم همان روح‌القدس است، او همه چيز را به شما تعليم خواهد داد؛ درضمن هر چه من به شما گفته‌ام، به يادتان خواهد آورد “. یوحنا فصل 15 آیه 26 به ما می‌گوید ” اما من آن روح تسلی‌بخش را به كمک شما خواهم فرستاد. او سرچشمه‌‌ء تمام حقايق است و از طرف «پدرم» آمده، درباره‌‌ء من همه چيز را به شما خواهد گفت “. همچنین به یوحنا فصل 14 آیه 16 و فیلیپیان فصل 1 آیه 19 رجوع کنید. از این متن ها اینطور به نظر می رسد که روح القدس از طرف پدر و پسر فرستاده شد. موضوع اساسی در بحث فیلیوک تمایل به حفظ الوهیت روح القدس است. کتاب مقدس به وضوح می آموزد که روح القدس، خدا است (اعمال فصل 5 آیه های 3 تا 4). دلیل کسانی‌ که مخالف بحث فیلیوک هستند، این است که معتقدند، فرستاده شدن روح القدس از جانب پدر و پسر او را تابع پدر و پسر می کند. کسانی که از بند فیلیوک حمایت می کنند بر این باورند که فرستاده شدن روح القدس از پدر و پسر تأثیری بر اولوهیت روح القدس و هم مرتبگی او با پدر و پسر ندارد.

مناقشه ی بحث فیلیوک به احتمال زیاد شامل جنبه ای از شخصیت خدا است که ما هرگز قادر به درک کامل آن نخواهیم بود. خدا، که یک موجود بی نهایت است، در ذهن محدود انسانی ما غیر قابل درک است. روح القدس خدا است، و او توسط خدا به عنوان “جایگزین” عیسی مسیح به اینجا، بر روی زمین فرستاده شده است. به این سوال که آیا روح القدس توسط پدر فرستاده شد، و یا توسط پدر و پسر، به احتمال زیاد نمی توان قاطعانه پاسخ داد، و کلاً نیازی به این کار نیست. بند فیلیوک شاید باید مورد مناقشه و بحث باقی بماند.

جواب: غلاطیان فصل 5 آیه های 22 تا 23 به ما می گوید: اما هرگاه روح خدا زندگی ما را هدايت فرمايد، اين ثمرات را در زندگی ما بوجود خواهد آورد: محبت، شادی، آرامش، بردباری، مهربانی، نيكوكاری، وفاداری، فروتنی و خويشتنداری”. میوه روح القدس نتیجه حضور او در زندگی یک مسیحی است. کتاب مقدس روشن می سازد که همه افراد در لحظه‌ای که به عیسی مسیح ایمان می آورند، روح القدس را دریافت می کنند (رومیان فصل 8 آیه 9؛ اول قرنتیان فصل 12 آیه 13؛ افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14). یکی از اهداف اصلی ورود روح القدس به زندگی یک مسیحی ، تغییر آن زندگی است. این کار روح القدس است که ما را با تصویر مسیح منطبق کند و ما را بیشتر شبیه او سازد.

میوه روح القدس در تقابل مستقیم با اعمال طبیعت نفسانی و گناهکار است که در غلاطیان فصل 5 آیه های 19 تا 21 آمده اند : ” نگامی كه از اميال و خواسته‌های نادرست خود پيروی می‌كنيد، اين گناهان وارد زندگی شما می‌شوند: زنا و انحرافات جنسی و بی‌عفتی؛ بت‌پرستی و جادوگری و احضار ارواح؛ دشمنی و دو بهم زنی؛ كينه‌توزی و خشم؛ خودخواهی و نفع‌طلبی، شكايت و انتقاد و بهانه‌جويی؛ در اشتباه دانستن ديگران و بر حق شمردن خود و اعضای گروه خود؛ حسادت و آدم‌كشی؛ مستی و عياشی و چيزهايی از اين قبيل. همانطور كه قبلاً هم اشاره كردم، باز تكرار می‌كنم هر كه اين چنين زندگی كند، هرگز در ملكوت خدا جايی نخواهد داشت”. این متن همه مردم، ازطبقات مختلف ، هنگامی که مسیح را نمی شناسند و در نتیجه تحت کنترل روح القدس نیستند را توصیف می کند. طبیعت نفسانی و گناهکار ما انواع خاصی از میوه را که منعکس کننده طبیعت ما هستند، تولید می کند و روح القدس انواع میوه را که منعکس کننده ماهیت و طبیعت اوست، تولید می کند.

زندگی مسیحی نبرد طبیعت نفسانی با طبیعت جدید و تازه ای است که عیسی مسیح به ما داده است (دوم قرنتیان فصل 5 آیه 17 ). به عنوان انسان سقوط کرده ما هنوز در بدنی که خواهان چیزهای گناه آلوده است اسیر هستیم (رومیان فصل 7 آیه های 14 تا 25). به عنوان مسیحیان، ما روح القدس را درون خود داریم که میوه اش را در ما تولید می کند و قدرت او در اختیار ما می باشد تا بر اعمال طبیعت نفسانی و گناهکار پیروز شویم ( دوم قرنتیان فصل 5 آیه 17، فیلیپیان فصل 4 آیه 13). یک مسیحی هرگز به طور کامل برای به نمایش گذاشتن میوه روح القدس پیروز و موفق نخواهد بود؛ هر چند که این یکی از اهداف اصلی زندگی مسیحی است. ما اجازه می دهیم که روح القدس به تدریج به تولید بیشتر و بیشتر میوه های خود در زندگی ما بپردازد و اجازه می دهیم تا روح القدس خواسته های نفسانی را شکست دهد. میوه روح القدس چیزی است که خداوند از ما می خواهد تا در زندگی خود به نمایش بگذاریم و با کمک روح القدس، این کار امکان پذیر است.

جواب: هنگامی که از کلمه ” فرو نشاندن” در کتاب مقدس استفاده شده است، از فرو نشاندن آتش صحبت شده است. هنگامی که ایمان داران سپر ایمان را به عنوان بخشی از زره خداوند، در دست می گیرند (افسسیان فصل 6 آیه 16)، آنها قدرت تیرهای آتشین شیطان را فرو می نشانند. مسیح جهنم را محلی توصیف کرد که در آن آتش ” فرو نشانده” نخواهد شد (مرقس فصل 9 آیه 44 تا 48) .به همین ترتیب، روح القدس آتشی زنده درون هر ایماندار است. او می خواهد خود را در عملکرد و نگرش ما نشان دهد. هنگامی که ما ایمانداران اجازه نمی دهیم روح القدس در اعمال ما دیده شود، زمانی که آنچه را که می دانیم اشتباه است انجام می دهیم، ما در واقع روح القدس را سرکوب کرده و یا فرو می نشانیم (اول تسالونیکیان فصل 5 آیه 19). ما اجازه نمی‌دهیم که روح القدس آنچنان که می خواهد خود را آشکار سازد.

برای درک اینکه غمگین کردن روح القدس به چه معنیست، اول باید بدانیم که غمگین شدن او نشان دهنده این است که او شخصیت دارد. تنها یک شخص می تواند غمگین شود؛ بنابراین، روح القدس باید یک شخص الهی باشد تا بتواند دچار حس غمگین شدن شود. زمانی که این را درک کردیم، بهتر می توانیم چگونگی غمگین شدن او را بفهمیم، به این دلیل که ما هم غمگین می شویم. افسسیان فصل 4 آیه 30 به ما می گوید که ما نباید روح القدس را غمگین کنیم. ما روح القدس را با زندگی مانند غیرایمانداران و کافران (افسسیان فصل 4 آیه های 17 تا 19)، با دروغ (افسسیان فصل 4 آیه 25)، با خشم (افسسیان فصل 4 آیه های 26 تا 27)، با دزدی (فصل 4 آیه 28)، با دشنام و فحاشی (افسسیان فصل 4 آیه 29 )، تلخی (افسسیان فصل 4 آیه 31)، بی‌رحمی (افسسیان 4 آیه 32)، و با بی بند و باری جنسی (فصل 5 آیه های 3 تا 5) غمگین می کنیم. غمگین کردن روح القدس یعنی عمل کردن و یا فکر کردن و انجام دادن یک کار گناه آلود است. غمگین ساختن و فرو نشاندن روح القدس هر دو یک اثر دارند، هر دو مانع یک زندگی خدا پسندانه می شوند. هر دو زمانی اتفاق می افتند که یک ایمان دار تمایلات دنیوی خود را دنبال کند و در برابر خدا گناه ورزد. تنها راه درست برای پیروی، راهی است که منجر به نزدیکی ایمان دار به خدا و تقدس می شود و او را از دنیا و گناه دور می سازد. همانطور که ما دوست نداریم غمگین شویم، و همانطور که ما به دنبال فرو نشاندن خوبی نیستیم، بنابراین نباید با امتناع از دنباله روی از روح القدس او را غمگین کرده یا فرو نشانیم .

جواب: به عنوان پیش زمینه، لطفا مقاله ما در مورد هدیه سخن گفتن به زبان ها را بخوانید. چهار نقل قول اصلی از کتاب مقدس به عنوان مدرکی برای دعا به زبان‌ها وجود دارد : رومیان فصل 8 آیه 26؛ اول قرنتیان فصل 14 آیه های 4 تا 17؛ افسسیان فصل 6 آیه 18 و یهودا آیه ۲۰. افسسیان فصل 6 آیه 18 و یهودا ۲۰ “دعای در روح” را ذکر کرده اند. با این حال، زبان در معنی “زبان گفتن دعا” به احتمال زیاد تفسیر “دعا در روح” نیست.

رومیان فصل 8 آیه 26 به ما می آموزد: ” به اين وسيله، يعنی بوسيلۀ ايمان ما، روح خدا ما را در مشكلات زندگی و در دعاهايمان ياری می‌دهد، زيرا ما حتی نمی‌دانيم چگونه و برای چه بايد دعا كنيم. اما روح خدا با چنان احساس عميقی از جانب ما دعا می‌كند كه با كلمات قابل توصيف نيست”. دو نکته کلیدی آن را بسیار بعید میکند که رومیان فصل 8 آیه 26 به زبان روح القدس، به عنوان زبان دعا کردن اشاره کند .اول اینکه ، رومیان فصل 8 آیه 26 می گوید که این روح است که “ناله” می‌کند و نه ایمان داران. دوم اینکه، رومیان فصل 8 آیه 26 اظهار می‌کند که “ناله”ی روح ” قابل توصیف” نیست. این در صورتی است جوهر و اصل سخن گفتن به زبان ها یعنی اینکه کلمات را به زبان بیاوریم.

تنها چیزی که باقی می ماند اول قرنتیان فصل 14 آیه های 4 تا 17، به ویژه آیه ۱۴ می باشد: ” زيرا اگر به زبانی دعا كنم كه آن را نمی‌فهمم، در واقع روح من دعا می‌كند و خودم از آنچه می‌گويم، بی‌خبرم “. اول قرنتیان ۱۴:۱۴مشخصاً به “دعا در زبان ها” اشاره می کند، این به چه معناست؟ اول اینکه، مطالعه کل موضوع مورد بحث در این متن از کتاب قرنتیان فوق العاده ارزشمند است. اول قرنتیان فصل ۱۴ در درجه اول یک مقایسه یا تقابل بین هدیه سخن گفتن به زبان و هدیه نبوت (پیش گویی) است. آیات 2 تا 5 روشن می سازد که پولس نبوت را هدیه ای برتر از زبان‌ها می داند. در عین حال، پولس ارزش زبان‌ها را تأیید می‌کند و خوشحالی خود را از اینکه در زبان ها بیش از دیگران صحبت می کند، اعلام می دارد. (آیه ۱۸).

اعمال رسولان فصل ۲ اولین رویداد هدیه سخن گفتن به زبان‌ها را توصیف می کند. در روز پنطیکاست، رسولان به زبان ها صحبت کردند. اعمال رسولان فصل ۲ این مطلب روشن می سازد که رسولان به زبان رایج انسانی صحبت کردند (اعمال رسولان فصل 2 آیه های 6 تا 8 ) .کلمه ای که در اعمال رسولان هم فصل ۱ فصل ۲ و اول قرنتیان فصل ۱۴ “زبان” ترجمه شده است “Glossa” است که به معنی “زبان گویشی” یعنی زبانی که مردم با آن صحبت می کردند، است. این کلمه ایست که از آن کلمه ی ” Glossary “(واژه نامه) در انگلیسی امروزی گرفته می شود. سخن گفتن به زبان ها توانایی صحبت کردن در مورد انجیل به زبانی بود که گوینده آن را نمی دانست ، ولی شنونده با آن زبان صحبت می کرد. در ناحیه چند فرهنگی قرنتس، به نظر می رسد که هدیه زبان ها بسیار با ارزش و مهم بود. ایمانداران قرنتیان قادر به برقراری بهتر ارتباط در مورد انجیل و کلام خدا در نتیجه داشتن هدیه سخن گفتن زبان ها بودند. با این حال، پولس کاملا روشن ساخته است که حتی در این مورد استفاده از زبان، تفسیر و یا “ترجمه” آن لازم است (اول قرنتیان فصل 14 آیه های 13 و 27) .یک ایمان دار قرنتس باید به زبان ها سخن می گفت، و حقیقت خدا را به کسی که به آن زبان صحبت می کرد اعلام می کرد، سپس آن ایمان دار، یا ایمان دار دیگری در کلیسا، باید آنچه را که گفته شده بود ترجمه می کرد به طوری که کل جمع می توانستند آن را درک کنند.

پس در مورد دعا به زبان ها چه، و تفاوت آن با سخن گفتن به زبان‌ها در چیست ؟ اول قرنتیان فصل 14 آیه های 13 تا 17 مشخص کرده است که دعا به زبان ها نیز باید تفسیر شود. در نتیجه، به نظر می رسد که دعا به زبان ها، دعا کردن به درگاه خداوند است. این دعا برای کسی‌ که به آن زبان صحبت می کرد مفید می‌‌بود، و باید ترجمه می شد تا تمام کلیسا تهذیب می شدند.

این تفسیر مخالف عقیده کسانی است که باور دارند دعا کردن به زبان ها یک نوع “زبان دعا” می باشد. این عقیده را می توان به شرح زیر خلاصه کرد: دعا به زبان‌ها یک “زبان دعای شخصی و خصوصی” بین ایمان دار و خدا است (اول قرنتیان فصل 13 آیه 1 ) که ایمان دار از آن برای تهذیب و رشد خود استفاده می کند (اول قرنتیان فصل 14 آیه 4 ). این تفسیر به دلایل زیر بر خلاف کتاب مقدس است: دلیل اول، دعا به زبان‌ها چگونه می تواند یک “زبان خصوصی” باشد اگر باید تفسیر شود؟ ( اول قرنتیان فصل 14 آیه های 13 تا 17) . دلیل دوم، دعا به زبان‌ها چگونه می تواند برای تهذیب و رشد یک فرد باشد در حالی که کتاب مقدس می گوید که هدایای معنوی برای تهذیب و رشد کلیسا هستند ، نه یک فرد (اول قرنتیان فصل 12 آیه 7 ). دلیل سوم، اگر هدیه معنوی زبان ها “نشانه ای برای بی ایمانان” است پس دعا به زبان‌ها چگونه می تواند یک زبان دعای خصوصی باشد (اول قرنتیان فصل 14 آیه 22). دلیل چهارم، کتاب مقدس روشن می سازد که هر کسی، دارای هدیه‌ سخن گفتن به زبان‌ها نیست (اول قرنتیان فصل 12 آیه 11و آیه های 28 تا 30) .چگونه زبان ها می تواند هدیه ای برای تهذیب و رشد یک فرد باشد اگر همه ایمان داران نمی‌توانند آن را در اختیار داشته باشند؟ آیا همه ما نیاز به تهذیب نداریم؟

برخی دعا به زبان ها را به صورت “زبانی رمزی” تفسیر می کنند که مانع می شود تا شیطان و شریر های او دعاهای ما را بفهمند تا بتوانند منفعتی از ما ببرند. این تفسیر به دلایل زیر بر خلاف کتاب مقدس است: دلیل اول، عهد جدید به طور مداوم هدیه زبان‌ها را به صورت زبانی انسانی توصیف می کند. شیطان و شریرهای او بخوبی قادر به درک زبان انسان هستند. دلیل دوم، کتاب مقدس دعا کردن ایمان داران بی شماری را به زبان خود، با صدای بلند، ثبت کرده است و هیچ نگرانی از اینکه شیطان متوجه دعا شود وجود نداشته است. حتی اگر شیطان و یا شریر های او دعاهای ما را بشنوند و درک کنند، آنها به هیچ وجه قدرت جلوگیری از پاسخ دادن خدا به دعای ما مطابق با اراده خویش را ندارند. ما می دانیم که خدا دعاهای ما را می شنود، بنابراین ربطی و اهمیتی ندارد که شیطان و شریران او دعاهای ما بشنوند و متوجه شوند.

پس ما در مورد بسیاری از مسیحیان که دعا به زبان ها را تجربه کرده‌اند و آن را بسیار تهذیب کننده برای خود یافته‌اند، چه می گوییم؟ اول اینکه، بنیان و اساس ایمان ما باید بر کتاب مقدس قرار گرفته باشد، نه تجربیات ما. ما باید تجربیات مان را در پرتو کتاب مقدس ببینیم، نه اینکه کلام را در پرتو تجربیات مان تفسیر کنیم. دوم اینکه، بسیاری از فرقه ها و ادیان جهان نیز صحبت یا دعا کردن به زبان‌ها را گزارش کرده اند. بدیهی است که این را روح القدس به این افراد بی ایمان هدیه نداده است. بنابراین، به نظر می رسد که شیطان و شریرها، قادر به جعل کردن هدیه سخن گفتن به زبان‌ها هستند. این باید باعث شود که تجربه های خود را با دقت بیشتری با کلام مقدس مقایسه کنیم . سوم اینکه، مطالعات نشان داده اند که چگونه صحبت / دعا به زبان ها می تواند یک رفتار اکتسابی باشد. از طریق شنیدن و مشاهده کسانی که به زبان ها صحبت می کنند، یک فرد می‌تواند این روش را حتی ناخودآگاه یاد بگیرد. این مناسب ترین توضیح برای اکثریت قریب به اتفاق موارد صحبت یا دعا به زبان ها در میان مسیحیان است. دلیل چهارم، احساس “تهذیب نفس” طبیعی است. بدن انسان زمانی که چیزی جدید، هیجان انگیز، احساسی و یا چیزی جدای از اندیشه عقلانی را تجربه میکند آدرنالین و اندورفین تولید می کند.

دعا به زبان ها مطمئناً موضوعی است که در آن مسیحیان با احترام و عشق می توانند بپذیرند که در مورد آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند. دعا در زبان ها آن چیزی نیست که رستگاری را تعیین کند. دعا در زبان‌ها آن چیزی نیست که یک مسیحی بالغ را از مسیحی نابالغ جدا سازد. اینکه چنین چیزی به عنوان دعا به زبان‌ها به عنوان زبانی شخصی‌ برای دعا وجود دارد یا خیر، موضوع اساسی پایه ایمان یک مسیحی نیست. پس ما معتقدیم که تفسیر دعا به زبان‌ها بر اساس کتاب مقدس، جدای از عقیده به یک زبان خصوصی برای تهذیب و رشد فردی است. ولی می دانیم که بسیاری از برادران و خواهران مسیحی ما به آن باور دارند، به هر حال آنها سزاوار عشق و احترام ما هستند.

جواب: از بین هدایایی که خدا به انسان داده است، هیچ یک بزرگتر از حضور روح القدس نیست. روح القدس دارای عملکردها، نقش ها، و فعالیت‌های بسیاری است. اول اینکه، او در قلب همه مردم در همه جا کار می کند. عیسی به شاگردان گفت که روح القدس را به تمام دنیا ارسال خواهد کرد زیرا : “جهان را مجاب خواهد کرد که به‌ لحاظ گناه و عدالت و داوری، تقصیرکار است” (یوحنا فصل 16 آیه های 7 تا 11) .هر کسی‌ دارای “ضمیر آگاه از خدا” می باشد چه قبول کند چه نکند. روح القدس حقایق خداوند را در ذهن انسان اعمال می‌کند تا با دلایل عادلانه و کافی‌ آنها را متقاعد سازد که گناهکارند. واکنش و جواب به آن محکومیت، انسان را نجات می دهد.

هنگامی که ما نجات یافتیم و متعلق به خدا شدیم، روح القدس در قلب ما برای همیشه ساکن می شود، و تایید و تضمین می کند که ما برای همیشه فرزندان او می شویم . عیسی مسیح گفت که روح القدس را برای ما ارسال می کند تا یاور، تسلی دهنده، و راهنمای ما باشد. “و من از «پدرم» درخواست خواهم كرد تا پشتيبان و تسلی‌بخش ديگری به شما عطا نمايد كه هميشه با شما بماند “(یوحنا فصل 14 آیه 16) .کلمه ی یونانی که در اینجا ” تسلی بخش” ترجمه شده است به معنای “کسی که دوشادوش کنار ما است” به معنی کسی که تشویق و ترغیب می کند. روح القدس در قلب ایمانداران به صورت دائمی ساکن می شود (رومیان فصل 8 آیه 9؛ اول قرنتیان فصل 6 آیه های 19 تا 20، فصل 12 آیه 13) .عیسی مسیح روح القدس را به عنوان “جبران” غیاب فیزیکی خودش به ما داد، تا وظایفی را نسبت به ما انجام دهد که او شخصا در کنار ما انجام می داد.

از جمله آن کار ها، وظیفه آشکار کردن حقیقت است. حضور روح القدس در درون ما، ما را قادر به درک و تفسیر کلام خدا می کند. عیسی به شاگردان خود گفت که: ” ولی وقتی روح‌القدس كه سرچشمه‌‌ء همه‌‌ء راستی‌ها است بيايد، تمام حقيقت را به شما آشكار خواهد ساخت” (یوحنا فصل 16 آیه 13). روح القدس آن مشاوره ای را که خدا می خواهد در مورد پرستش، ایمان و زندگی مسیحی به ما بدهد، برای ما فراهم خواهد کرد. او راهنمای نهایی است، که پیش از ما حرکت کرده، مسیر را نشان می دهد، موانع را از میان بر می دارد، قدرت درک ما را باز می کند، و همه چیز را ساده و روشن می سازد. او در تمامی امور معنوی راهنمای ما می باشد. بدون چنین راهنمایی، ما مستعد به خطا رفتن خواهیم بود. بخش بسیار مهمی از حقیقتی که او آشکار میکند این است که عیسی مسیح همان کسی است که خودش ادعا کرد (یوحنا فصل 15 آیه 26؛ اول قرنتیان فصل 12 آیه 3). روح القدس ما را در مورد الوهیت عیسی وجسم یافتن او ، اینکه او مسیح موعود است، درد و رنج و مرگ او، رستاخیز و صعود او، ارتقاع او در دست راست خدا، و نقش او به عنوان قاضی همه، متقاعد می سازد. او مسیح را در همه امور جلال می‌دهد (یوحنا فصل 16 آیه 14).

یکی دیگر از نقش های روح القدس، دادن هدایای معنوی است. اول قرنتیان فصل ۱۲، هدایای معنوی را که به ایمان داران داده شده ، توضیح میدهد تا ما به عنوان بدن مسیح بر روی زمین، عمل کنیم. همه این هدایا، بزرگ و کوچک، توسط روح القدس داده شده است تا ما سفیران او در جهان باشیم، لطف و شکوه او را نشان داده و او را جلال دهیم.

روح القدس هم چنین در زندگی ما میوه و ثمره به بار می آورد. هنگامی که او در ما ساکن می شود، کاشتن محصولات خود را که شادی، صلح، صبر، مهربانی، خوبی، وفاداری، نجابت و کنترل بر نفس ( غلاطیان فصل 5 آیه های 22 تا 23) می باشند در زندگی ما شروع می کند. این ها نتیجه جسم و وجود ما نیست. جسم ما از تولید چنین میوه ها و ثمره هایی ناتوان است بلکه اینها، نتایج حضور روح القدس در زندگی ما می باشد.

علم به این که روح القدس خداوند در زندگی ما حضور دارد و تمامی این اعمال معجزه آسا را انجام می دهد، و اینکه تا ابد در ما ساکن خواهد بود و ما را هرگز ترک و رها نخواهد کرد، دلیلی برای شاد بودن و آسایش است. خدا را برای این هدیه ارزشمند یعنی روح القدس و کارهای او در زندگی ما شکر می کنیم.

جواب: “بیهوش شدن (از حال رفتن) در روح، بدین مفهوم که فرد تحت تاثیر هیجان ناشی از قدرت روح القدس، بیهوش می شود و از حال می رود” اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که یک خادم دستش را بر روی کسی‌ می‌گذارد، آن فرد که ظاهراً مغلوب قدرت روح القدس شده، به زمین افتاده می افتد و از حال می رود. کسانی که بیهوش شدن در روح را انجام می‌دهند ازنقل قول‌هایی از کتاب مقدس استفاده می کنند که در مورد تبدیل شدن مردم به “مانند مرده” (مکاشفه فصل 1 آیه 17) و یا بر روی صورت خود افتادن (حزقیال فصل 1 آیه 28، دانیال فصل 8 آیه های 17 تا 18؛فصل 10 آیه های 7 تا 9 ) صحبت می‌کند. با این حال، تضادهایی بین این نوع افتادن بر روی صورت مطابق کتاب مقدس و عمل بیهوش شدن در روح وجود دارد.

۱ . افتادن در کتاب مقدس واکنش یک شخص به آنچه که او در یک رویا و یا یک رویداد فراتر از اتفاقات عادی مانند تغییر شکل مسیح می دید، بود(متی فصل 17 آیه 6). در عمل غیر کتاب مقدسی بیهوش شدن در روح، فرد به لمس فرد دیگری و یا به حرکت دست گوینده واکنش نشان می دهد.

۲. موارد مربوط به کتاب مقدس اندک و پراکنده اند، و آنها به ندرت فقط در زندگی افرادی معدود رخ داده اند. درصورتیکه، پدیده بیهوش شدن در روح، رویدادی است که به صورت مکرر و برای خیلی ها اتفاق افتاده است.

۳. در موارد مربوط به کتاب مقدس، مردم از هیبت آن چیز و یا کسی که دیده اند برروی صورت خود می افتند. در نمونه جعلی بیهوش شدن در روح، در پاسخ به حرکت دست گوینده و یا به علت تماس رهبر کلیسا (و یا هل دادن در برخی موارد)، آنها به عقب می افتند.

ما نمی گوییم که همه نمونه‌های بیهوش شدن در روح، تقلبی یا در پاسخ به لمس یا هل دادن هستند. بسیاری از مردم ادعا می کنند انرژی یا نیرویی را تجربه کرده اند که باعث افتادن آنها به عقب می شود. با این حال، ما هیچ پایه و اساس کتاب مقدسی برای این مفهوم نداریم. بله، ممکن است نوعی از انرژی یا نیرو در کار باشد، حتی اگر هم چنین باشد، به احتمال بسیار زیاد کار خدا و روح القدس نیست.

این مایه تاسف است که مردم به جای دنبال کردن میوه کاربردی و قابل استفاده ای که روح القدس به منظور جلال دادن مسیح توسط زندگی ما به ما می دهد، در پی چنین رویدادهای عجیب و غریب و جعلی ای هستند که هیچ میوه معنوی ای تولید نمی کند (غلاطیان فصل 5 آیه های 22 تا 23) . چنین رویدادهای جعلی، نشانه پُر بودن از روح القدس نیست. بلکه آن نوع زندگی که لبریز از کلام خدا همراه با پرستش، شکرگزاری و اطاعت از خداست، نشانه پُر بودن از روح القدس می باشد.

جواب: به عبارت ساده، خیر، روح القدس هرگز ایماندار واقعی را ترک نخواهد کرد. این مطلب در بسیاری از عبارات مختلف در عهد جدید نشان داده شده است. به عنوان مثال، رومیان فصل 8 آیه 9به ما می گوید، “البته شما چنين نيستيد. چنانچه روح خدا در وجود شما ساكن باشد، عنان زندگی‌تان در دست طبيعت تازه‌تان خواهد بود. به ياد داشته باشيد كه اگر روح مسيح در وجود كسی ساكن نباشد، او اصلاً مسيحی نيست”. این آیه به روشنی بیان می کند که اگر روح القدس درون فردی حضور نداشته باشند، آن فرد “نجات یافته” نیست. بنابراین، اگر روح القدس بنا بود که ایماندار را ترک کند، آن شخص رابطه نجات بخش خود را با مسیح از دست می داد. در حالی که این بر خلاف آن چیزیست که کتاب مقدس در مورد تضمین بودن نجات ابدی مسیحیان می آموزد. آیه دیگری که به سکونت و حضور دائمی روح القدس در زندگی ایمان داران اشاره می کند یوحنا فصل 14 آیه 16 است. در اینجا عیسی می گوید که پدر پشتیبان و تسلی دهنده دیگری به شما می‌دهد که ” همیشه با شما بماند.”

این واقعیت که روح القدس هرگز ایماندار را ترک نخواهد کرد همچنین در افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14 دیده می شود که در آن گفته می شود ایمان داران با روح القدس “مهر و موم” شده اند، “نمايانگر اينست كه خدا ما را باز خريد كرده و ضمانت نموده است كه ما را به حضور خود ببرد. اين نيز دليل ديگری است برای آنكه خدای شكوهمند خود را سپاس گوييم”. مفهوم مُهر و موم شدن با روح القدس، نشان از مالکیت و در اختیار داشتن دارد. خدا به همه کسانی که به مسیح اعتقاد دارند زندگی ابدی را وعده داده است، و برای تضمین وعده خود، روح القدس را فرستاده است تا در ایمان داران تا روز رستگاری ساکن شود. شبیه پیش پرداخت برای ماشین یا خانه، خدا نیز با ارسال روح القدس و ساکن شدن او در ایمان داران پیش پرداختی را برای رابطه آینده همه آنها با او فراهم کرده است. این واقعیت که همه مؤمنان با روح القدس مُهر و موم شده‌اند ، در دوم قرنتیان فصل 1 آیه 22 و افسسیان فصل 4 آیه 30 دیده می شود.

قبل از مرگ ، رستاخیز، و صعود مسیح به آسمان، روح القدس در ارتباطی به اصطلاح “آمد و رفتی” و یا همان “هر از گاهی” با مردم بود. روح القدس در پادشاه شائول ساکن شد، اما بعدا او را ترک کرد (اول سموئیل فصل 16 آیه 14) .در عوض، روح القدس بر داوود نازل شد و در او سکنی گزید (اول سموئیل فصل 16 آیه 13). پس از زنا با بتشبع، داوود می ترسیدند که روح القدس از او گرفته شود (مزامیر فصل 51 آیه 11). روح القدس، بصلئیل را پُر کرد تا او را قادر به تولید اقلام مورد نیاز برای خیمه مقدس بکند (خروج فصل 31 آیه های 2 تا 5)، اما این موارد به عنوان یک ارتباط دائمی توصیف نشده اند. تمامی این رویداد (ساکن شدن روح القدس درون ایماندار) پس از صعود عیسی به آسمان تغییر کرد. از روز پنطیکاست، روح القدس به طور دائم در ایمان داران ساکن شد (اعمال رسولان فصل 2) .سکونت دائمی روح القدس، تحقق آن وعده خداوند است که او همیشه با ما خواهد بود و هرگز ما را رها نخواهد کرد.

اگر چه روح القدس هرگز ایماندار را ترک نخواهد کرد، اما گناه ما ممکن است ” روح القدس را فرو نشاند” (اول تسالونیکیان فصل 5 آیه 19 ) یا ” روح القدس را غمگین سازد” (افسسیان فصل 4 آیه 30) . گناه همیشه عواقبی را در رابطه ما با خدا دارد. در حالی که رابطه ما با خدا در مسیح امن و تضمین شده می باشد، اما گناه اعتراف نشده در زندگی ما می‌تواند مانع همراهی ما با خدا شود و کار روح القدس در زندگی مان را به طور موثری فرو نشاند. به همین دلیل، بسیار مهم است که به گناهان خود اعتراف کنیم، زیرا خداوند ” امین و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی پاکمان می‌سازد”(اول یوحنا فصل 1 آیه 9) .بنابراین، در حالی که روح القدس هرگز ما را ترک نخواهد کرد، اما منافع و لذت حضور او می تواند ما را ترک کند.

جواب: شباهت ها و تفاوت هایی بین استعدادها و هدایای معنوی وجود دارند. هر دو، هدیه ای از جانب خدا هستند. هر دو آنها بطور موثر و تاثیر گذار رشد می کنند. هر دو قرار است برای دیگران، و نه به خاطر مقاصد خودخواهانه، استفاده شوند. اول قرنتیان فصل 12 آیه 7 بیان می کند که هدایای معنوی برای نفع رساندن به دیگران و نه خودمان، داده می شوند. همانطور که می دانیم دو فرمان بزرگ خداوند، در مورد عشق به خدا و دیگران هستند، بنابراین فرد باید استعدادهای خود را در جهت آن اهداف استفاده کند. اما اینکه به چه کسی و چه زمانی این استعدادها و هدایای معنوی داده شده با یکدیگر متفاوت است. به یک فرد (صرف نظر از باور او به خدا یا مسیح) استعدادی طبیعی در اثر ترکیبی از عوامل ژنتیک (برخی از استعدادی طبیعی در موسیقی، هنر، و یا ریاضیات برخوردارند) و یا محیط اطراف داده می شود (بزرگ شدن در خانواده‌ای اهل موسیقی که در رشد استعداد موسیقی فرد کمک خواهد کرد)، و یا اینکه خدا به برخی افراد خاص استعداد ویژه ای عطا می کند (به عنوان مثال، بصلئیل در خروج فصل 31 آیه های 1 تا 6). زمانی که ایمان داران برای آمرزش گناهان، به مسیح ایمان می آورند، هدایای معنوی توسط روح القدس به تمامی آنها داده می شوند (رومیان فصل 12 آیه های 3 و 6). در آن لحظه، روح القدس آن هدیه یا هدایای معنوی را که برای آن ایماندار در نظر دارد، به او عطا می کند(اول قرنتیان فصل 12 آیه 11).

رومیان فصل 12 آیه های 3 تا 8 فهرستی از هدایای معنوی را به شرح زیر ارائه می دهد: نبوت (پیش گویی)، خدمت به دیگران (در مفهوم کلی)، آموزش، تشویق، سخاوت، رهبری، ترحم. اول قرنتیان فصل 12 آیه های 8 تا 11 هدایا را اینگونه فهرست می کند: بیان حکمت (توانایی برقراری ارتباط با حکمت معنوی)، دانش (توانایی انتقال دادن حقیقت)، ایمان (اعتماد مطلق به خدا)، معجزه، نبوت، بصیرت (تشخیص اینکه آیا چیزی که دریافت می کنیم یا می شنویم از جانب روح القدس است یا نه)، زبان (توانایی صحبت با زبانی که فرد آن را نیاموخته است)، و تفسیر زبان. لیست سوم در افسسیان فصل 4 آیه های 10 تا 12یافت می شود و از هدایایی صحبت می‌کند که خدا به رسولان کلیسا، پیامبران، مبلغان انجیل، و معلمان (کشیشان) می دهد. همچنین این سؤال وجود دارد که چه تعداد هدایای معنوی وجود دارند، چون موارد مشابه در دو فهرست ذکر شده وجود ندارد. همچنین این امکان وجود دارد که لیست کتاب مقدس جامع نبوده، و هدایای معنوی بیشتری، فراتر از آنهایی که کتاب مقدس اشاره کرده، وجود داشته باشند.

ممکن است یک فرد استعدادهای خود را توسعه دهد و بعداً حرفه و یا سرگرمی خود را به هدایای معنوی نسبت دهد، اما باید گفت که هدایای معنوی توسط روح القدس برای ساخت و رشد کلیسای مسیح داده شده‌اند، که در آن، همه مسیحیان در پیشبرد انجیل مسیح، نقشی فعال بازی می کنند. همه فرا خوانده شده و مجهز شده‌اند تا در “خدمت به کلیسا” مشارکت کنند (افسسیان فصل 4 آیه 12) .همه مستعد شده اند به طوری که بتوانند به هدف مسیح کمک کنند و قدردان همه کارهایی که مسیح برای آنها انجام داد، باشند. همه با مشارکت برای خدمت به کلیسا و مسیح، در زندگی شخصی خود نیز به خرسندی و رضایتمندی دست خواهند یافت. این وظیفه رهبران کلیسا است تا کمک کنند پرهیزکارانی تربیت شوند که بتوانند برای کاری که خدا برای آنها در نظر گرفته، بیشتر مجهز شوند. هدف از اعطای هدایای معنوی این است که کل کلیسا بتواند رشد کند و توسط خدمات همه اعضا، کلیسا تقویت شود.

به طور خلاصه تفاوت های بین هدایای معنوی و استعدادها این‌ موارد هستند: ۱) استعداد نتیجه عوامل ژنتیکی و یا آموزش است، در حالی که یک هدیه معنوی ناشی از قدرت روح القدس می باشد. ۲) استعداد را هر کسی، مسیحی یا غیر مسیحی می تواند در اختیار داشته باشد، در حالی که فقط مسیحیان از هدایای معنوی برخوردارند. ۳) در حالی که هم استعدادها وهم هدایای معنوی باید برای جلال خدا و خدمت به دیگران استفاده شوند، اما هدایای معنوی بر روی این وظایف متمرکز شده اند، در حالی که استعداد می تواند به طور کامل برای مقاصد غیر معنوی استفاده شود.

جواب: در کتاب اعمال رسولان در سه متن سخن گفتن به زبان‌ها با دریافت روح القدس‌ مرتبط شده است: اعمال رسولان فصل 2 آیه 4 ، فصل 10 آیه های 44 تا 46 وفصل 19 آیه 6. با این حال، این سه متن تنها جایی در کتاب مقدس هستند که در آن سخن گفتن به زبان‌ها نشانه ای از دریافت روح القدس عنوان شده است. در سراسر کتاب اعمال رسولان، هزاران نفر از مردم به عیسی مسیح ایمان آورده‌اند و هیچ چیز در مورد سخن گفتن آنها به زبان‌ها گفته نشده است: (اعمال رسولان فصل 2 آیه 41، فصل 8 آیه های 5 تا 25، فصل 16 آیه های 31 تا 34، فصل 21 آیه 20 ) .در هیچ جای عهد جدید گفته نشده که سخن گفتن به زبان‌ها تنها نشانه ای است که شخص روح القدس را دریافت کرده است. در واقع، عهد جدید برعکس آن را می گوید. به ما گفته شده است که هر ایماندار در مسیح، روح القدس را دارد (رومیان فصل 8 آیه 9 ؛ اول قرنتیان فصل 12 آیه 13؛ افسسیان فصل 1 آیه های 13 تا 14)، اما هر ایمانداری نمی تواند به زبان ها صحبت کند (اول قرنتیان فصل 12 آیه های 29 تا 31).

پس چرا در آن سه متن در اعمال رسولان ، سخن گفتن به زبان‌ها دلیل و نشانه ای برای داشتن روح القدس است؟ در اعمال رسولان فصل۲، تعمید رسولان در روح القدس و توانمند کردن آنها توسط او برای اعلام انجیل، ثبت شده است. رسولان قادر شدند به زبان های (گویش های) دیگر صحبت کنند تا بتواند حقیقت را با مردم به زبان خود آن‌ها بیان کنند. اعمال رسولان فصل ۱۰، عنوان کرده است که پطرس رسول برای بشارت انجیل به غیر یهودیان فرستاده شد. پطرس و دیگر مسیحیان اولیه، که یهودی بودند، برایشان سخت بود که مردم غیر یهودی را در کلیسا بپذیرند. خدا غیر یهودیان را قادر به سخن گفتن به زبان‌ها کرد تا نشان دهد که آنها نیز روح القدس را مانند رسولان دریافت کرده اند (اعمال رسولان فصل 10 آیه 47، فصل 11 آیه 17).

اعمال رسولان فصل 10 آیه های 44 تا 47 آنرا اینگونه توصیف می‌کند: ” هنوز سخن پطرس تمام نشده بود كه روح‌القدس بر تمام شنوندگان نازل شد! يهوديانی كه همراه پطرس آمده بودند، وقتی ديدند كه روح‌القدس به غيريهوديان نيز عطا شده است، مات و مبهوت ماندند. ‏ولی جای شک باقی نماند، چون می‌شنيدند كه همه به زبانهای مختلف سخن می‌گويند و خدا را تمجيد می‌كنند ” پطرس بعداً به این واقعه اشاره می کند تا ثابت کند که خدا غیر یهودیان را هم نجات داده است (اعمال رسولان فصل 15 آیه های 7 تا 11).

در هیچ جای کتاب مقدس، سخن گفتن به زبان ها به عنوان چیزی معرفی نشده که مسیحیان به محض ایمان آوردن به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده و تعمید گرفتن با روح القدس باید انتظار آن را داشته باشند. در واقع در بین تمامی موارد تغییر دین به مسیحیت فقط دو مورد سخن گفتن به زبان ها ثبت شده است. سخن گفتن به زبان ها یک هدیه معجزه آسا بود که هدف خاصی در زمان خاصی را دنبال می کرد، و هرگز به عنوان مدرک و نشانه ای از دریافت روح القدس نبوده و نیست.

جواب: ایمانداران دارای روح مسیح هستند و امید پر شکوه دارند (کولسیان فصل 1 آیه 27). کسانی که در روح القدس زندگی می کنند، تاثیر زندگی در او را با تقدسی که روز به روز افزایش می یابد، نشان می دهند. این نتیجه و تاثیر از این سرچشمه می گیرد که ایماندار آگاهانه و از روی ایمان، انتخاب کرده تا در گفتار، کردار و پندار به روح القدس تکیه کند ( رومیان فصل 6 آیه های 11 تا 14). نتیجه عدم تکیه بر هدایت و راهنمایی روح القدس، این است که ایماندار مطابق با آن رسالت، تعهد و جایگاهی که نجات برای او فراهم آورده است، زندگی نمی کند (افسسیان فصل 4 آیه 1؛ فیلیپیان فصل 1 آیه 27؛ اول یوحنا فصل 3 آیه 3). زمانی می توانیم تشخیص دهیم زندگی ما در روح القدس است که ثمره های او را که عشق، آرامش، صبر، مهربانی، خوبی، مفید بودن، ملاطفت و خویشتنداری هستند را در زندگی خود نشان دهیم (غلاطیان فصل 5 آیه های 22 تا 23). پُر شدن از روح القدس درست مانند این است که اجازه دهیم مسیح (کتاب مقدس) درون ما عمیقا ساکن شود (کولسیان فصل 3 آیه 16).

نتیجه زندگی در روح القدس، قدردانی، سرود و شادی است ( افسسیان فصل 5 آیه های 18 تا 20؛ کولسیان فصل 3 آیه 16). فرزندان خدا توسط روح خدا هدایت می شوند (رومیان فصل 8 آیه 14). وقتی مسیحیان تصمیم می گیرند در روح القدس زندگی نکنند، بنابراین گناه می کنند و او را غمگین می سازند، با این حال، امکان بازگشت و اصلاح از طریق اعتراف به گناه وجود دارد (افسسیان فصل 4 آیه 30؛ اول یوحنا فصل 1 آیه 9). زندگی کردن در روح القدس به معنی اطاعت از او می باشد. لازمه زندگی کردن در روح القدس این است که اجازه دهیم تا او تک تک گام های زندگی ما را هدایت کند و همچنین اجازه دهیم تا ذهن ما را منطبق با ذهن خود کند. به طور خلاصه، همانطور که با ایمان قلبی مسیح را پذیرفتیم، او می خواهد تا با ایمان قلبی در روح القدس زندگی کنیم، تا وقتی که به آسمان برده شویم ، از ارباب خود “آفرین” را بشنویم (کولسیان فصل 2 آیه 5؛ متی فصل 25 آیه 23).

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *